سرلشکر جعفری (سال93) : پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه‌ ها حاضر باشند ؛ روزهای تعیین کننده و حساسی پیش رو داریم.

ساخت وبلاگ
به نام خدای شنهای طبس در دوران دفاع مقدس به رزمندگان  و بسیجیان داوطلب با طعنه میگفتند ، برای چه به جنگ میروید ، مگر چه امکاناتی به شما میدهند ، و این بخشی از مظلومیت آنها در دفاع مقدس بود. شهدای این عرصه هم بین مردم مقدس هستند و هم خانواده هایشان محترم شمرده میشوند. با شروع فتنه شام و حضور مدافعان حرم در سوریه و عراق برای رفع فتنه و تثبیت امنیت مرزهای ایران ، برخی به آنها میگفتند شما مزدور بشار اسد هستید ، چرا باید جان خود را برای دیگری به خطر بیاندازید! مگر شما چند میلیارد میگیرید؟ شهدای این واقعه هنوز مورد سوال هستند که چرا برای پول جان خود را از دست داده اند ، و افکار عمومی واکنش خاصی نسبت به خانوده آنها ندارد!  امروز با حوادث و فتنه اخیر، بسیجیان و جان برکفانی که از امنیت مردم پاسداری میکنند و حافظ کسب و کار همشهریان هستند ، متهم میشوند به انواع تهمت ها و دروغ هایی که هر روز باطل بودن انها اثبات میشود ولی غول رسانه همچنان علیه آنها میتازد تا انها مظلوم بمانند ! شهدای این ماجرا بسیار مظلومند و از سوی رسانه های دشمن داخلی و خارجی تخریب میشوند و خانواده ای ایشان نیز در سکوت خبری به سر میبرند. وقتی رسانه در اختیار چاولگران عالم باشد ، از یک رویداد معمولی در پلیس ایران چنان کوهی میسازند که تا ماه ها کشور دچار آسیب میشود!!!واکنش حادثه در ایران در مقایسه با جنایت در کانادا سرلشکر جعفری (سال93) : پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه‌ ها حاضر باشند ؛ روزهای تعیین کننده و حساسی پیش رو داریم....
ما را در سایت سرلشکر جعفری (سال93) : پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه‌ ها حاضر باشند ؛ روزهای تعیین کننده و حساسی پیش رو داریم. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dmehrdadz6 بازدید : 58 تاريخ : دوشنبه 29 اسفند 1401 ساعت: 13:38

به نام خدای شنهای طبس شیخ صدوق به نقل از عبدالله بن حسن ، از مادرش فاطمه بنت الحسین(ع) نقل میکند که گفت: یاغیان به چادر های ما ریختند ، من که کودکی خردسال بودم ، دو خلخال طلا به پا داشتم ، مردی آمد و در حالی که گریه میکرد ؛ خلخالها را از پایم میکند! گفتم ای دشمن خدا ، چرا گریه میکنی؟ گفت: چطور گریه نکنم و حال آنکه دختر رسول خدا(ع) را غارت میکنم! گفتم: خوب غارت مکن. گفت: بیم آن دارم ، که دیگری بیاید و آنها را بیگرد! منبع: کتاب با کاروان حسینی ص 373 شیخ صدوق به نقل از عبدالله بن حسن ، از مادرش فاطمه بنت الحسین(ع) نقل میکند که گفت: یاغیان به چادر های ما ریختند ، من که کودکی خردسال بودم ، دو خلخال طلا به پا داشتم ، مردی آمد و در حالی که گریه میکرد ؛ خلخالها را از پایم میکند! گفتم ای دشمن خدا ، چرا گریه میکنی؟ گفت: چطور گریه نکنم و حال آنکه دختر رسول خدا(ع) را غارت میکنم! گفتم: خوب غارت مکن. گفت: بیم آن دارم ، که دیگری بیاید و آنها را بیگرد! ۰ ۰ ۰۱/۱۲/۲۱ مهرداد بچه مثبت سرلشکر جعفری (سال93) : پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه‌ ها حاضر باشند ؛ روزهای تعیین کننده و حساسی پیش رو داریم....
ما را در سایت سرلشکر جعفری (سال93) : پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه‌ ها حاضر باشند ؛ روزهای تعیین کننده و حساسی پیش رو داریم. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dmehrdadz6 بازدید : 74 تاريخ : دوشنبه 22 اسفند 1401 ساعت: 16:25

به نام خدای شنهای طبس ابن سعد از محمد بن سیرین نقل میکند که گفت: پیش از قتل حسین (ع) سرخی خورشید در هنگام طلوع و غروب دیده نمیشد!کتاب با کاروان حسینی , جلد دوم ، ص 357 ابن شهر آشوب به نقل از حماد گوید:آیا میدانی سرخی افق از چیست؟سپس گفت: از روزی که حسین کشته شد!کتاب با کاروان حسینی ، ص 358 شعر سلیمان ابن قته عدوی پس از شهادت امام حسین(ع):  آیا ندیدی که خورشید در غم فقدان حسین(ع) بیمار گشت؟ کتاب با کاروان حسینی ، ص 701 ابن شهر آشوب:آیا میدانی سرخی افق از چیست؟سپس گفت: از روزی که حسین کشته شد! سرلشکر جعفری (سال93) : پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه‌ ها حاضر باشند ؛ روزهای تعیین کننده و حساسی پیش رو داریم....
ما را در سایت سرلشکر جعفری (سال93) : پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه‌ ها حاضر باشند ؛ روزهای تعیین کننده و حساسی پیش رو داریم. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dmehrdadz6 بازدید : 71 تاريخ : دوشنبه 15 اسفند 1401 ساعت: 11:41